مدیریت در نهج البلاغه

مردم دنباله‌رو زمامدارانشان هستند. امام علی «علیه السلام»

مدیریت در نهج البلاغه

مردم دنباله‌رو زمامدارانشان هستند. امام علی «علیه السلام»

مشخصات بلاگ
مدیریت در نهج البلاغه

کتاب ارزشمند نهج‌البلاغه بعد از قرآن مجید یکی از کامل‌ترین کتاب‌هایی است که تعالیم چگونه زیستن را در بر دارد و هیچ نکته‌ای از زوایای زندگی را ناگفته نگذاشته است. این کتاب همواره در کنار قرآن روشنای راه و روش صحیح زیستن بوده و هست.
از این رو در این وبلاگ به یک گوشه از زوایای زندگی ، مدیریت ، از دیدگاه نهج البلاغه خواهیم پرداخت.

سیما شریعتی سوق ، دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت ، دانشگاه ازاد واحد مرودشت

بایگانی

مدیریت از دیدگاه امام علی (ع)

يكشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۰۸ ب.ظ

نویسنده : عباس رهبری

آشنایی مسؤلین و مدیران با اصول مدیرت آنها را جهت ایجاد محیط مناسب ، خود آگاهی ، خود سازی ، و الگو بودن برای کارکنان رهنمون می کند . مطالعات نشان می دهد عملکرد مدیران متعهد ، با تجربه و متخصص با استفاده از اصول صحیح مدیریتی ، محیطی کارآمدتر ایجاد می کند . باید دانست گرچه تخصص و تجربه حرفه ای از شرایط لازم برای مدیریت است اما شرط کافی نیست و تنها داشتن تخصص چاره ساز نمی باشد ، بلکه باید دانش مدیریتی خود را با تجربیات علمی و ابتکاری توأم سازد تا بازدهی مدیریتی او بیشتر شود . اکثر سازمانهای ناموفق دارای مدیریتهای نا کارآمد و ضعیف بوده اند [2].

با این وجود مدیریت در زمان ما از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست و در بسیاری از موارد مدیران مؤسسات فاقد دید علمی هستند [3]. با این وصف می توان گفت تخصص ( دانش ، بینش ، کوشش ) و تجربه حرفه ای امری ضروری در مدیریت می باشد که در امر تصمیم گیری به مدیر کمک می کند . باید دانست تصمیم گیری یکی از امور مهم مدیریتی و پر اهمیت ترین وظیفة یک مدیر می باشد ، بعضاً افرادی ، مدیریت و تصمیم گیری را به عنوان یک مقوله تعریف کرده اند .گریفث [4]معتقد است که تصمیم گیری ، جوهر و عصاره کار مدیریت است . برنارد [5]نیز معتقد است تصمیم گیری فراگردی است که از طریق سنجش ، محاسبه و اندیشیدن بدست می آید . گرک [6] تصمیم گیری را در قلب مدیریت دانسته و معتقد است که این وظیفه در کانون فرآیند مدیریت قرار دار د .

تقوی برای همه کس لازم است و برای کسانی که متصدی امور کشور هستند ، لازمتر ( امام خمینی ره )[1]

اما مدیریت خود دارای تعریفی مناسب و مشخص کنندة فعالیت فرد مدیر می باشد و افراد زیادی در این خصوص به تعریف و توضیح آن پرداخته اند و می توان گفت مدیریت به کارگیری موثر و کار آمد منابع مادی و انسانی در برنامه ریزی ، سازماندهی ، بسیج منابع و امکانات ، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول ، صورت می گیرد [7].

تعریف مذکور ، پنج قضیه اساسی ذیل را از زیر بنای مفاهیم کلی نظری و عملی ( فنی ) مدیریت است در بردارد:

1) مدیریت یک فرایند [8]است .

2) مفهوم نهفتة مدیریت ، هدایت تشکیلات انسانی است .

3) درمدیریت موثر ، تصمیمات مناسب گرفته می شود و نتایج مطلوبی حاصل می آید .

4) مدیریت کارا ، به تخصص و مصرف مدبرانه منابع می گویند .

5) مدیریت بر فعالیتهای هدفدار تمرکز دارد [9]

بدون شک تدبیر ، سیاست و مدیریت جامعة بشری سر آغاز کار پیامبران الهی بوده است و دعوت به اطاعت از خداوند تبارک و تعالی و تسلیم در برابر دستورات خداوند در مقابل حکومتهای طاغوت ، مقابله با فساد و فحشاء در ابعاد فردی و اجتماعی و برقرای عدالت از جمله اصول مشترک برنامه رسالت انبیاء الهی و مکاتب توحیدی می باشد .

خداوند تبارک و تعالی می فرماید : در میان هر ملتی پیامبری فرستادیم تا مردم را به پرستش خدای یگانه و اجتناب از طـاغوت دعــوت کند [10]. ما پیامبران را با دلایل روشن فرستادیم و کتاب و میزان به ایشان دادیم تا مردم بر قسط و عدل پا بر جا شوند و آهن را که موجب هراس متجاوزان بوده و دارای منافعی برای مردم است نازل کردیم [11].

سیرة رسول مکرم اسلام حضرت محمد (ص) در زمان تصدی ایشان بر امت اسلامی الگویی پر بار برای مدیران ما می باشد و در نهج البلاغه امام متقین علی (ع) نیز در فرمان تاریخی خود به مالک اشتر نخعی ، اصول مدیریت اسلامی را به ایشان گوشزد نموده که اگر به اساس تفکرات مدیریتی در عصر حاضر به نامة امام (ع) به مالک اشتر نخعی نگاهی بیندازیم [12]می توان آنرا به حق جامعترین دستور و منشور برای سیاست و مدیریت و ترسیم اصول اساسی و ویژگیهای مدیریت اسلامی دانست [13]که در اینجا به پاره ای از این موارد می پردازیم .

در این فرمان دستورات متناسب با سازمانهای اسلامی بیان شده است که عبارتند از :

حاکمیت خدا و وحدت فرماندهی

اولین اصل در زمینة حکومت و مدیریت پذیرش فرماندهی خداوند ، بندة او بودن و خدا ترسی است به طوری که در جای جای دستورات امام (ع) نام خدا و رضای او به وضوح دیده می شود وآنجا که می فرمایند : این دستوری از بندة خدا به مالک ، و امر میکند او را به تقوای الهی و برگزیدن فرمان او و پیروی از آنچه که در کتابش امر فرموده است [14].

در اینجا به افراد می گوید اگر در نظام الهی اسلام ، مدیریتی را قبول می کنید و دارای پست و مسئولیتی می شوید ، در پیشگاه خداوند مسئول و پاسخگو خواهید بود و باید خدا ترس و با تقوا باشید و این مقام و مسئولیت شما را از خدمت به خلق غافل نکند . فرد را به وحدت و فرماندهی در قالب اصل حاکمیت خداوند و تبعیت از او فرا می خواند .

مردم داری و مهربانی با مردم

یکی دیگر از اصول مهم مدیریتی ، مردم داری و مهربانی با مردم است زیرا کلیة ساختار و نظم اداره یا سازمان و به طور کلی تشکیلات ایجاد شده جهت رفاه مردم بوجود آمده است و مدیر مدبر ، با ایمان ، خداپرست بایستی با مردم مهربانی و مدارا کند و در برخورد با مردم و کارکنان از اصول و قوانین اسلامی استفاده نماید . امام (ع) در این مورد فرموده اند : و مهربانی و خوش رفتاری و نیکویی با رعیت را در دل خود جای ده ، مبادا با آنان چون جانور درنده باشی و خوردنشان را غنیمت شماری زیرا که مردم دو دسته اند یا مسلمانند و برادر دینی تو و یا انسانند و در خلقت همانند تو [15]. این اصل توصیه می کند مدیر مردم دار و مهربان باشد و نه تنها با مسلمین بلکه با غیر مسلمان نیز بایستی برخورد شایسته داشت .

عدالت بر اساس حق

یکی دیگر از اصول مدیریت پیروی از حق و عدالت ورزی است و این مورد از امور مشهود در دوران خلافت امام(ع) است ایشان چنان در امور حق و عدل قاطعانه برخورد نموده اند که زبانزد عام و خاص می باشند و به مالک بیان نمودند فرقی بین آشنا و فامیل و دوست و سفارش شده قرار نداده و بین مسلمان و غیر مسلمان تبعیض قائل نشو به طوری که همة افراد از مواهب حکومت عدل برخوردار باشند در فرمان خود می فرمایند : حق را برای آنکه شایسته است از نزدیک یا دور ( خویش و بیگانه ) اجرا کن [16]و یـا در جای دیگر می فرمایند : و نیکوتـرین چیزی کـه حاکمان را خشنود مـی سازد بر پا داشتن عدل و دادگری در شهرها و آشکار ساختن دوستی رعیت است [17].

تغافل در برخورد با مردم و چشم پوشی بزرگوارانه

یکی دیگر از اصول مدیریت در برخورد مناسب با مردم ، رعایت تغافل با مردم می باشد . زیرا انسانها به دلایل مختلف در معرض خطا و اشتباه قرار دارند و خود امام(ع) در برخورد با مردم گذشت داشت و در مقابل بعضی از اشتباهات و خطاهای آنان خود را به تغافل می زد و به مالک نیز بیان نموده اند : مردم از پیش گرفتار لغزش و خطا بوده و به سببهایی بد کاری به آنها روی آورده است ، به عمد یا به سهو دچار لغزش می شوند پس اگر پیش آمدی آنها را به سهو به بد کاری وا داشت نباید به ایشان بخشش و عفو روا نداشت ( تغافل ) با بخشش و گذشت خود آنان را عفو کن ، همان طور که دوست داری خدا با بخشش و گذشت تو را بیامرزد [18]. بر مبنای این دستور امام (ع) مدارا و چشم پوشی بجا از کارهای مردم از اصول یک مدیریت صحیح است که با رفتار انسانی اجین می گردد.

انصاف و میانه روی در حق

انصاف را می توان به رفتار مناسب با زیر دستان بر مبنای قوانین و مقررات ، از روی حق و عدل معنی کرد . امام انصاف را نه تنها مبنای رفتار مدیران با مردم بلکه اصل مبنای رفتار او را با خداوند می داند.در این ارتباط به مالک می گوید : با خدا به انصاف رفتار کن ( اوامر او را به کار گیر و از نواهی او بپرهیز ) ، از جانب خود و نزدیکان خود در بارة مردم انصاف را از دست مده [19]. و نیز می فرماید : پس رنج کار هر یک از آنان را برای خودش بدان و رنج کسی را به دیگری نسبت نده و باید در پاداش دهی به او هنگامیکه کارش تمام می شود کوتاهی ننمایی و بزرگی کسی تو را بر آن ندارد که رنج و کار کوچک کسی را بزرگ شماری و پستی کسی تو را وا ندارد که رنج و کار بزرگش را کوچک شماری [20]. بر مبنای این دستورات مدیر باید با رعایت انصاف به زیر دستان کمک کند .

منافع اکثریت را بر منافع اقلیت ترجیح دادن

یکی دیگر از اصول مدیریت ، منافع عمومی را بر منافع فردی ترجیح دادن است ، بدین صورت که نباید به خاطر فردی منافع عمومی و مصالح سازمانی را فدا نمود . امام(ع) در این باره می فرمایند: کاری که باید بیش از هر چیزی دوست داشته باشی میانه روی در حق ، همگانی کردن آن و دادگری است که بیشتر موجب خشنودی رعیت می گردد زیرا خشم همگانی ، رضا و خشنودی چند تن را پایمال می سازد و خشم چند تن در برابر خشنودی همگان اهمیت ندارد [21].

نظارت و ارزیابی بر عملکرد

تأکید بسیار زیادی به مدیران دستگاههای اجرایی است که بر اعمال و کار کارکنان نظارت داشته و ارزیابی مستمری از آنها بنمایند . امام نیز می فرمایند : پس در کارهایشان ( عمال و کار گزاران ) کاوش و رسیدگی کن و بازرسهای راستکار و وفادار بر آنان بگمار ، نباید نیکو کار و بد کار نزد تو به یک پایه باشند که این امر نیکو کار را از نیکو کاری بی رغبت و بد کاران را به بدی وا می دارد و هر یک از ایشان را به آنچه که گزیده است جزا بده [22].

انتخاب فرد لایق

یکی از مهمترین مسائل فعلی مدیریت در جهان امروز و بخصوص در کشور ما نحوة انتخاب افراد توسط مدیران ارشد است ، آنان با عزل و نصب مدیران و زیردستان خود بر مبنای اعمال سلیقه ، آزمایش و خطا و عدم تبعیت از ملاکهای علمی و منطقی باعث شده اند افراد نا کار آمد در مشاغل حساس قرار بگیرند . امام(ع) به مالک می گویند : پس در حال نویسندگانت ( کارگزارانت ) بنگر و بهترین ایشان را به کارهایت بگمار [23]چون آنان را ( کارگزاران ) تجربه و آزمایش نمودی به کار گمار [24]. در اینجا امام(ع) تاکید دارند با رعایت معیار و ملاک آزمودن ، افراد را به کار گمار نه اینکه بکار گماری و بعداً بررسی کنی و نیز فرمودند : برای انجام کارها از نیروهایت کسانی را بگمار که برای خدا و رسول پند پذیرند و پاکدل تر ، خردمند تر ، بردبارتر، و مهربانتر، …… باشند [25].

امام با این بیان تأکید می کنند باید برای انتخاب مدیر ملاکها و معیارهای مناسب تعریف تا گزینش و انتخاب افراد شایسته تر بهتر صورت گیرد .

تقسیم کار

از دیگر امور مربوط به یک مدیر مدبر و لایق تقسیم کار است جهت انجام ساده تر و بهتر کارها امام(ع) در این مورد می فرمایند : برای هر کاری از کارهایت رئیس و کارگردانی از نویسندگان قرار بده که بزرگی کارها او را مغلوب و ناتوان نسازد و هر گاه در آنان عیبی باشد و تو از آن غافل باشی تو را به آن بدی می گزینند ( یعنی تو باید پاسخگو باشی ) [26]این تاکیدها از طرف امام(ع) در خصوص تقسیم کار بر اساس توان و تخصص در پیشبرد امور و ارائه خدمات بهتر به مردم می باشد .

حقوق و پرداخت پاداش

در دنیای مدیریت امروز پرداخت حقوق و پاداش مناسب به کارکنان حرف اول را می زند ، و زمانی می توان از یک فرد متخصص ، مدبر ، لایق و متعهد کار مناسب خواست که حقوق و پاداش او نیازهای زندگی او را مرتفع و رضایت شغلی او را فراهم کند . در غیر این صورت نمی توان رشدی در کار و پیشبرد آن را در نظر گرفت . امام(ع) در این باره می فرمایند : پس جیره و خواروبارشان را فراوان ده که این کار آنان ( کارکزاران ) را به اصلاح خودشان توانا کرده و بی نیاز گرداند [27]و آنقدر به قاضی بده و زندگی او را فراخ ساز که عذر او از بین برود و نیازش به مردم با آن بخشش ( حقوق مکفی ) کم باشد [28].

ویژگیهای یک مدیر در اسلام

انتخاب یک مدیر لایق با توجه به نامة امام(ع) به مالک اشتر می تواند دقیق صورت پذیرد و برای انتخاب می توان خصوصیات ذیل را لحاظ کرد .

الف ) ویژگیهای مناسب که در شأن و منزلت یک مدیر اسلامی است .

1) مدیر خود را بندة خدا دانسته ، خدا ترس و متقی باشد .[29]

2) مدیر باید نفس خو را از شهوات و خواهشهای نفسانی تزکیه کند .[30]

3) مدیر به دل ، دست و زبان یاری گر دین خدا باشد .[31]

4) مدیر باید با مردم ، مهربان ، خوش رفتار و نیکو باشد . [32]

5) مدیر باید عادل ، میانه رو در حق بوده و منافع عوام را بر منافع خواص ترجیح دهد .[33]

6) مدیر باید بین نیکو کار ، و بد کار تفاوت گذاشته با راستگویان همنشین باشد.[34]

7) مدیر باید پند پذیر ، راست گفتار ، درست کردار و بردبار بوده و در مقابل زورگویان سختگیر باشد .[35]

8) مدیر باید بر کار کارگزاران نظارت دقیق داشته باشد .[36]

9) مدیر باید در گزینش و بکارگماری کارگزاران بر اساس تجربه و آزمون عمل نماید .[37]

10) مدیر باید از امور بازرسی داشته و برای بازرسی افراد صالح بگمارد .[38]

11) مدیر باید برنامه ریزی داشته باشد و کار امروز را به فردا نیندازد .[39]

12) مدیر باید وفای به عهد داشته باشد .[40]

ب) ویژگیهای نامناسب که در شأن و منزلت یک مدیر اسلامی نیست

1) مدیر باید از کبر، خودپسندی و برابر دانستن خود با خدا بپرهیزد .[41]

2) مدیر باید در رفتار با مردم از ستمگری و درنده خویی بپرهیزد[42]

3) مدیر باید از همنشینی با کسانی که به گفتن زشتی های مردم اصرار دارد بپرهیزد .[43]

4) مدیر باید از افراد بخیل ، ترسو و حریص بپرهیزد.[44]

5) مدیر باید از افراد متملق و کسانی که در گناه اشرار و ستمگران شریک بوده اند بپرهیزد .[45]

6) مدیر باید از شکستن سنتهای حسنه بزرگان و پیشینیان بپرهیزد .[46]

7) مدیر باید از جنگ طلبی ، خونریزی و بی عدالتی پرهیز نماید .[47]

8) مدیر باید از خود پسندی ، منت گذاشتن و بزرگ نمایی کارهای کوچک پرهیز نماید .[48]

9) مدیر باید از عجله و شتاب زدگی پرهیز نماید .[49]

10) مدیر باید بر زبان خود مسلط بوده و هنگام خشم از تصمیم گیری پرهیز نماید .[50]

11) مدیر باید در عزل و نصب کارگزاران از آزمایش و خطا بپرهیزد .[51]

خلاصه اینکه آنچه در این مختصر می توان در بارة انتخاب مدیر در نظام اسلامی مطرح کرد این است که در مکتب اسلام بر خلاف دیگر مکاتب ارزشها نسبی نیست و زمان و مکان در تبدیل مفاهیم ارزشی دخیل نیستند . این امر از آنجا ناشی می شود که واضع ارزشها در مکتب اسلام تعقل ناقص بشری نیست و واضع آن خداوند است که مطالب را به رسول گرامی اعلام و ایشان نیز دستورات را به اصحاب عرضه داشته و انتقال این دستورات بوسیله کتاب ، سنت بوده و ما نیز باید بر اساس کتاب ، سنت ، اجماع ، و عقل دقیقاً مطالب را دریافت داشته و در امور زندگی خود به کار گیریم و یک نمونه بارز آن انتخاب مدیر است که می تواند جامعه اسلامی را با دستورات بیان شده به سوی هدف والای خود سوق دهد .[52]

امید است این نوشته برای آشنایی مدیران جهت انتخاب نیروهای مناسب مفید باشد و گامی موثر برای رشد فضایل اخلاقی آنان بکار رود و هدف مدیریت در نظام اسلامی که همانا خدمت به مردم و حضور با مردم و در میان مردم بودن جهت رضایت خداوند متعال است تحقق یابد.

انشاالله

عباس رهبری

منابع مورد استفاده

1) قران کریم

2) اصول مدیریت / علی رضائیان – تهران سازمان مطالعه و تدوین کتب درسی علوم انسانی دانشگاهها ( سمت ) 1378

3) سیاست و مدیریت از دیدگاه امام علی (ع) ، تقی رهبر ، انتشارات تبلیغات اسلامی ، 1366

4) سید عباس زاده ، میر محمد ، لزوم توجه به مدیریت آموزشی در نظام آموزشی ایران ، فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش شماره2

5) صحیفه نور ، ج 17 ، ص 9

6) فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش شماره 32

7) لاکت جان ، مدیریت اثر بخش ، ترجمه سید امین الله علوی ، مرکز مدیریت آموزش مدیریت دولتی ، 1373

8) مدیریت و رهبری آموزشی ، سید محمد میر کمالی ،‌نشر رامین 1374

9) نهج البلاغه ، فیض الاسلام ، نامه 53 ،ص 1035،ص991، نوبت چهارم ، 1378 ، انتشارات فقیه

10) Howard m.carlisle,op.cit.,p.5.

منابع متن :

[1] صحیفه نور ، ج 17 ، ص 9

[2] لاکت جان ، مدیریت اثر بخش ، ترجمه سید امین الله علوی ، مرکز مدیریت آموزش مدیرت دولتی ، 1373

[3] سید عباس زاده ، میر محمد ، لزوم توجه به مدیریت آموزشی در نظام آموزشی ایران ، فصلنامه مدیریت در آموزش و پرورش شماره2

[4] griffiths

[5] barnard

[6] Gregg

[7] اصول مدیریت / علی رضائیان – تهران سازمان مطالعه و تدوین کتب درسی علوم انسانی دانشگاهها ( سمت ) 1378

[8] تغییر به سوی هدف ، با استفاده از مکانیزم باز خورد را فرایند گویند . هر فرایندی دارای هدف ، ساختار و نتیجه است . ساختار فرایند ، طریق به هم پیوستن عوامل متعددی با دیگر فرایندها برای نتیجه واحد است .

[9] Howard m.carlisle,op.cit.,p.5.

[10] سوره نحل آیه 36

[11] سوره حدید آیه 25

[12] نهج البلاغه ، شیخ الاسلام ، نامه 53 ،ص1020،ص991

[13] سیاست و مدیریت از دیدگاه امام علی (ع) ، تقی رهبر ، انتشارات تبلیغات اسلامی ، 1366

[14] نهج البلاغه ،ب-2 –ص 992

[15] همان منبع ، ب –20-ص 1001

[16] همان منبع ، ب-72-ص1036

[17] همان منبع ، ب-36-ص1008

[18] همان منبع ، ب – 6-ص995

[19] همان منبع ، ب-10-ص996

[20] همان منبع ، ب-38-ص1009

[21] همان منبع ، ب-11-ص977

[22] همان منبع ، ب- 20-ص1001

[23] همان منبع ، ب-43-ص1012

[24] همان منبع ، ب-45-ص1012

[25] همان منبع، ب- 32-ص1006

[26] همان منبع ،ب-54-ص1017

[27] همان منبع ، ب-44-ص1012

[28] همان منبع ، ب-41-ص1011

[29] همان منبع ، ب-2-ص991

[30] همان منبع ، ب-4-ص991

[31] همان منبع ، ب-3-ص991

[32] همان منبع ، ب-6-ص993

[33] همان منبع ،ب-11-ص996

[34] همان منبع ، ب-19و20-ص1005

[35] همان منبع، 32-ص 1005

[36] همان منبع ، 41-ص1010

[37] همان منبع ، 43-ب1011

[38] همان منبع ، ب-45-ص1011

[39] همان منبع ، ب-64-ص1023

[40] همان منبع ، 74و75-ص1027

[41] همان منبع ، 8-ص993

[42] همان منبع ، 6-ص993

[43] همان منبع ، 14-ص997

[44] همان منبع ، 16-ص998

[45] همان منبع ، ب-17و18-ص999

[46] همان منبع ، ب24-ص1001

[47] همان منبع،ب-75-ص 1027

[48] همان منبع ، ب76-ص1028

[49] همان منبع ، ب-78-ص1028

[50] همان منبع ، ب-84-ص1031

[51] همان منبع ، ب – 43-ص1011

[52] رضائیان ، علی ، اصول مدیریت ، تهران ، سمت ،
  • سیما شریعتی سوق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">